1دانشجوی دکترای علوم قرآن و حدیث دانشگاه اراک، اراک، ایران.
2استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اراک، اراک، ایران.
3دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اراک، اراک، ایران.
چکیده
بعد از تأسیس مدرسه حلّه و اعتبارسنجی حدیث بر پایه سند، آراء رجالی نجاشی و شیخ طوسی ـ از رجالیان مشهور شیعه ـ از اهمیت فراوانی برخوردار گردید. نجاشی و شیخ طوسی بنا بر وظیفة علم رجال، که تعیین وثاقت و ضعف راویان است؛ در کتب خود به برخی جرح و تعدیلها اشاره کردهاند، ولی گاهی اوقات آرائشان در مورد وثاقت و ضعف یک راوی متعارض شده است. در همین راستا این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی درصدد بررسی چگونگی مواجهه و تعامل آصفمحسنی از رجالپژوهان معاصر با این تعارضها برآمده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که نحوه مواجهه با تعارضات نجاشی و شیخ طوسی، قاعده و قانون خاصی ندارد بلکه بستگی به استنباط و اطمینانی دارد که برای شخص مجتهد و رجالپژوه به وجود میآید. در ضمن هیچ دلیلی محکمی برای ترجیح آراء نجاشی بر شیخ طوسی در دست نیست و نحوه تعامل نسبت به راویان بر حسب اطمینانی که برای پژوهشگر حاصل میشود متفاوت است.
How Does Asef-Mohseni Act While Facing with Najāshī’s and Ṭūsī’s Contradictions
نویسندگان [English]
Majid Zeidi-Joudaki1؛ Ali Hasanbagi2؛ Alireaza Tabibi2؛ Ebrahim Ebrahimi3
1PhD Candidate of Arak University, Iran.
2Assistant Professor, Department of Theology and Islamic Teachings, Arak University, Iran.
3Associate Professor, Department of Qur’an and Hadith Sciences, Arak University, Iran.
چکیده [English]
Najāshī and Sheikh Ṭūsī are among the most well-known Shiite biographers (rijālīs), whose rijālī views were of great importance of consideration, especially following the establishment of the Hilla School and the improvement of Hadith validation on the basis of its chain of transmitters (sand). They referred to some attributions of narrators in their books, according to the task of Rijāl science, which is the determination of the authenticity and weakness of narrators. Nevertheless, sometimes their views about a narrator are contradictory. The present paper, based on the descriptive-analytical method, attempts to investigate “how Asef-Mohseni, a contemporary rijāl scholar, interacts with such contradictions”. Consequently, the results show that the interaction with contradictions of Najāshī and Sheikh Ṭūsī does not follow a single method, but it depends on the view of a rijālī scholar, regarding to the situation of a narrator. Additionally, it is argued that there is no solid reason to prefer Najāshī to Sheikh Ṭūsī on a certain case and hence the quality of interactions with narrators are different, based on the confidence that a researcher obtains.