تعداد نشریات | 25 |
تعداد شمارهها | 932 |
تعداد مقالات | 7,652 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,494,894 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 8,886,365 |
سیر تحول خوشه ی همخوان آغازین /xw/ در فارسی، کردی سورانی، هورامی، و کردی کلهری: تحلیلی در نظریه ی بهینگی | ||
زبان پژوهی | ||
مقاله 10، دوره 12، شماره 36، آذر 1399، صفحه 213-236 اصل مقاله (680.84 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22051/jlr.2019.27827.1772 | ||
نویسندگان | ||
مهدی فتاحی* 1؛ بهمن حیدری2 | ||
1دکتری تخصصی زبانشناسی، استادیار گروه زبان انگلیسی، هیأت علمی دانشگاه رازی | ||
2دانشجوی دکتری تخصصی زبانشناسی، گروه زبانشناسی دانشگاه رازی | ||
چکیده | ||
پژوهش حاضر در تلاش است تا با نگاهی رده شناختی، سیرِ تحول خوشة همخوانی آغازین /xw/ را در چهار گونة زبانی فارسی، کردی سورانی، هورامی و کردی کلهری مورد بررسی قرار دهد. نظریهای که در بررسیِ دادههای زبانی پژوهش به کار گرفته شد، نظریة بهینگی موازی (McCarthy, 2008) است. برای گردآوری دادهها، از منابع کتابخانه ای بهره گرفته شد. بررسی میدانی با مصاحبه از 10 گویشور انجام شد که هریک، از این چهار گونه زبانی استفاده میکردند. در این پژوهش، تغییرات مرتبط با سیر دگرگونی خوشة همخوانی آغازین/xw/ بر پایة چهار محدودیت *Complex Syllable، Maxround، Maxinitial، و Uniformity مورد بررسی قرار گرفت. سپس، رتبه بندی این محدودیتها در هر یک از زبانها به دست آمد. پس از انجام تحلیل ها، مشخص شد که به جز کردی سورانی، این گونه های زبانی تمایلی به داشتن هجای پیچیده ندارند و برای جلوگیری از تشکیل چنین هجایی از راهکار ادغام و حذف بهره میبرند. با وجودِ راهکار هر یک از چهارگونههای زبانی، آنچه در این گونهها دچار تغییر نمیشود، وجودِ مشخصة گردی است. | ||
کلیدواژهها | ||
خوشة همخوانی؛ نظریة بهینگی؛ سیر تحول آوایی؛ کردی؛ فارسی؛ هورامی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Diachronic Change of /xw/ Consonant Cluster in Persian, Sorani Kurdish, Hawrami, and Kalhori Kurdish: An Optimaity Theoretic Analysis | ||
نویسندگان [English] | ||
Mehdi Fattahi1؛ Bahman Heydari2 | ||
1PhD in Linguistics, Assistant Professor, Department of English, Razi University | ||
2PhD student in Linguistics, Department of Linguistics, Razi University | ||
چکیده [English] | ||
Languages change is an inevitable phenomenon which may come with phonological implications. In Optimality Theory, first put forth by Prince and Smolensky (1991), language is seen as an inventory of universal violable constraints, the permutation of which might vary from one language to another. The present study aims to put forward a typological comparison among four Iranian languages of Farsi, Sorani Kurdish, Hawrami, and Kalhori Kurdish in terms of the change they have undergone in initial consonant cluster /xw/ at the beginning of certain words, assuming /xw/ as the proto-form and input. The version of Optimality Theory incorporated in this article is that of the Parallel one (McCarthy, 2008) in which the Generator can enforce unlimited number of modifications to the input. The candidates produced by the Generator, then, go through the filter of the Evaluator, consisting of language-specific permutation of markedness and faithfulness constraints. In order to collect the data, the authors have used librarian sources as well as carrying out field study, interviewing 10 native speakers of each of the aforementioned languages. Since the study is not sociolinguistic in nature, there was no restriction on the age of the consultants. The forms elicited from these native speakers were persistent. The collected data were, then, transcribed and relevant information was extracted through a preliminary observation. It was revealed that with regard to syllables beginning with the consonant cluster /xw/, followed by a vowel, only the following combinations are valid in each of the languages. The assumed input for the three given forms below in each row are /xwa/, /xwɑ/, and /xwi/ respectively. Farsi: [xo], [xɑ], [xi] Sorani Kurdish: [xwi], [xwɑ], [xwi] Hawrami: [wa], [wɑ], [wi] Kalhori Kurdish: [xwa], [xwɑ], [xy] The above forms show the reactions each of the four language under study has regarding how much /xw/ plus a following vowel is tolerated, with Farsi and Hawrami showing no tendency to maintain the cluster, in complete contrast to Sorani Kurdish, in which /xw/ is left intact. One can roughly see the same thing in Kalhori Kurdish, with only one difference of /xwi/ changed into [xy]. The non-back high round vowel of [y] clearly has inherited features from both /w/ and /i/. In this study, the analysis of the diachronic change of /xw/ consonant cluster was conducted considering four constraints of *COMPLEX SYLLABLE, a markedness constraint against any syllable bigger than CVC; MAX(initial), which disfavors any candidate with the initial consonant deleted; MAX[round], a faithful constraint demanding that candidates should retain their round feature; and UNIFORMITY, which demands that candidates avoid coalesce. Through the analysis of the collected data from an Optimality-theoretic point of view, the permutation of these constraints was determined in each of the languages under study as follows: Farsi: Maxinitial, *CS >> Maxrnd>> Uniformity Sorani Kurdish: Maxinitial, Maxrnd, Uniformity>> *CS Hawrami: Maxrnd, *CS, Uniformity>> Maxinitial Kalhori Kurdish: Maxrnd, Maxinitial>> *CS >> Uniformity It can be deduced that except for Sorani Kurdish, these languages opt not to have any complex syllable and use the strategies of coalescence and deletion in order to prevent such syllables from being formed. This is evident in Sorani having all the faithfulness constraints crucially dominating the only markedness constraint of *COMPLEX SYLLABLE, while the same constraint is active and never crucially dominated in the three other languages. Also, Kalhori Kurdish and Farsi are the only languages in which UNIFORMITY is dominated by the other constraints, which results in validating coalescence as a strategy to be adopted so that /xw/ would be avoided. However, regardless of the strategy Farsi, Hawrami, and sometimes Kalhori Kurdish seem to adopt what these languages apparently share is their unwillingness to entirely do away with roundness. Hawrami keeps this feature at the cost of dropping the initial consonant of /x/, as a result of the faithful constraint of MAX(initial) being crucially dominated. Farsi, although merging /w/ and /a/ into [o], retains roundness. Kalhori Kurdish makes use of coalescence, forming the sound [y], which obviously borrows the roundness of the second segment in /xw/. It must be mentioned that in order to come up with a comprehensive analysis, we might need to involve more than these four constraints in some of these languages. However, to simplify the presentation of the analysis, and more importantly, to fixate on the difference these languages have in terms of constraint permutation, this article sticks to these four constraints and shows how the difference in permutation of constraints can lead to phonological systems of languages diverging from one another. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Consonant Cluster, Optimality Theory, Phonolgocial Change, Kurdish, Hawrami, Persian | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
مراجع | ||
ابوالقاسمی، محسن (1392). تاریخ زبان فارسی. تهران: سمت. باقری، مهری (1380). واجشناسی تاریخی زبان فارسی. تهران: نشر قطره. باقری، مهری (1388). تاریخ زبان فارسی: تهران، نشر قطره. بیجن خان، محمود (1384). واجشناسی: نظریة بهینگی. تهران: سمت. خلیفهلو، فرید و منصوره دلارامیفر (1394). «بررسی خوشة دو همخوانی آغازین در گویش سیستانی ازدیدگاه واجشناسی خود واحد». مطالعات زبانها وگویشهای غرب ایران. سال 2. شمارة 8. صص 32-62. دبیرمقدم، محمد (1383). زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستورزایشی. تهران: سمت. زمانی، محمد و ابراهیم بدخشان (1393). «تأثیر محدودیت رعایت اصل توالی رسایی بر فرایندهای واجی و آوایی زبان کردی (گویش کلهری)». پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی. سال 4. شمارة 8. صص 35-44. صادقی، علی اشرف (1380). تحول خوشة صامت آغازی. مسائل تاریخی زبان فارسی(مجموعه مقالات). تهران: انتشارات سخن. صدیقینژاد، سپهر و سید فرید خلیفهلو (1396). «معرفی پارهای از مختصات واجی منحصر به فرد گویش رودباری». ادب و زبان. سال 20. شماره 41. صص 184ـ203. صدیقینژاد، سپهر و محمد مطلبی (1397). «مطالعه تاریخی سه جفت آوای خاص در گونه رودباری قلعه گنج(کرمان)». زبان فارسی و گویشهای ایرانی. سال 3. شمارة 5. صص 114ـ130. طاهری، اسفندیار (1389). «تحول hu_ ایرانی باستان در گویشهای ایرانی». زبانشناخت. سال 1. شمارة 2. صص 71ـ 86. علینژاد، بتول و محمدرضا اصلانی (1388). «سیر تحولی فرایند واجی حذف از زبان فارسی باستان تا فارسی نو (بر مبنای نظریه بهینگی)». زبانشناسی و گویشهای خراسان. دورة 1. شمارة 1.صص 144-158. علینژاد، بتول و محمدرضا اصلانی (1388). «سیر تحول فرایند واجی حذف از زبان فارسی باستان تا فارسی نو بر مبنای نظریة بهینگی». زبانشناسی و گویشهای خراسان. شماره1. صص 158 ـ144. علینژاد، بتول و ملیحه رحیمی (1390). «ماهیت واکه درج شده در وامواژههای انگلیسی در زبان فارسی بر مبنای نظریه بهینگی». زبانشناخت. سال 2. شماره 1. صص 69 ـ 97. کرد زعفرانلو کامبوزیا، عالیه، فیروزه اسلامی و فردوس آقاگل زاده (1389). «بررسی ساخت هجا و اصل توالی رسایی در زبان فارسی باستان». پژوهشهای زبان وادبیات تطبیقی. دورة 1. سال 4. صص 51-76. کرد زعفرانلوکامبوزیا، عالیه و سید مهدی سجادی (1392). «ساخت هجا در زبان هورامی(گویش هورامان تخت)». مطالعات زبانها وگویشهای غرب ایران. سال 1. شمارة 2. صص 57-78. کریمی دوستان، غلامحسین (1380). کردی ایلامی: بررسی گویش بدره. تهران: باغ نو. مدرسی قوامی، گلناز (1384). «آغازة هجای فارسی و رابطهی آن با فرایند اضافه در وامواژهها بر مبنای نظریهی بهینگی». مجموعه مقالههای نخستین همایش انجمن زبانشناسی ایران. به کوشش مصطفی عاصی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. صص 79-90. مدرسی قوامی، گلناز (1389). «نظریه بهینگی: مروری بر پیشینه و سازوکار آن». مجموعه مقالات کارگاه بررسی نظریه بهینگی. به کوشش گلناز مدرسی قوامی. تهران: انجمن زبانشناسی ایران. صص 1-9. معینی سام، بهزاد و مسعود بیانی (1393). «تحول آوایی پسوند «هر» از هندواروپایی تا فارسی نو». زبانپژوهی. دوره 6. شمارة 12. صص 143-158. مکنزی، دیویدنیل (1379). فرهنگ کوچک زبان پهلوی. ترجمة مهشید میرفخرایی. چ 2. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. منصوری، مهرزاد (1396). «بررسی خوشههای همخوانی در کلمات تکهجایی زبان فارسی با توجه به بسامد، همسانیواکی و همایی با هسته هجا». پژوهشهای زبانشناسی. سال 9. شمارة 2. صص 44-58. References
Abolqasemi, Mohsen. (2013a). The history of Persian Language. Tehran: SAMT Publications [In Persian].
Alinezhad, B., & Aslani, M. R. (2009). The chronological change of phonological process of deletion from Old Persian to Modern Persian in Optimality. Journal of Linguistics and Khorasan Dialects. 1, 144-158 [In Persian].
Alinezhad, B., & Aslani, M. R. (2010). The evolution of phonological deletion from old Persian to modern Persian (optimality theoretic approach). Journal of Linguistics and Khorasan Dialects. 1(1), 144-158 [In Persian].
Alinezhad, B., & Rahimi, M. (2012). The nature of epenthetic vowel in English loanwordes in Persian based on optimality theory. Language Studies. 2 (3), 69-97 [In Persian].
Baqeri, M. (2001). The historical phonology of Persian language. Tehran: Qatreh [In Persian].
Baqeri, M. (2009). The history of Persian language. Tehran: Qatreh [In Persian].
Bijankhan, M. (2005). Phonology: optimality theory. Tehran: SAMT [In Persian].
Chomsky, N., & Halle, M. (1968). The sound pattern of English. Newyork: Harper and Row.
Dabir Moghaddam, M. (2004). Theoretical linguistics: the emergence and evolution of the generative grammar. Tehran: SAMT [In Persian].
Kager, R. (1999). Optimality theory. Cambridge: Cambridge University Press
Karimi-Doostan, Gh. (2001). Ilami Kurdish: an analysis of Badra dialect. Tehran: Bagh-e Now [In Persian].
Khalifelou, S. F., & Delaramifar, M. (2015). Initial consonant cluster in Sistani dialect: non-linear phonology. Journal of Western Iranian Languages and Dialects. 2 (8), 39-62 [In Persian].
Kisseberth, Charles. (1970). On the functional unity of phonological rules. Linguistics Inquiry, 1, 291-306.
Kord Zafaranlou Kambuziya, A., Eslami, F., & Agha Gholzadeh, F. (2011). The analysis of syllable structure and the Sonority Sequence Principle in Old Persian. Journal of Language Related Research. 1(4), 51-76 [In Persian].
Kord Zafaranlu Kambuziya, A., & Sajjadi, S. M. (2013). Syllable structure in Hawrami (Takht dialect). Journal of Western Iranian Languages and Dialects. 1 (2), 57-78 [In Persian].
MacKenzi, David N. (2000). A concise Pahlavi dictionary (M. Mirfakhraei, Trans.), Vol. 2. Tehran: Institute for Humanities and Cultural Studies [In Persian].
Mansouri, M. (2018). An investigation of Persian consonant cluster: a relationship of coda with nucleolus and collocation of voice and continuance features. Journal of Research in Linguistics. 9 (2), 43-58 [In Persian].
McCarthy, J. J. (2008). Doing optimality theory. Oxford: Blackwell Publishing
Modarresi-Gavami, G. (2005). Persian syllable onset and its effect on insertion in loanwords based on OT. In M. Assi (Ed.), The First Conference of Linguistics Society of Iran (pp. 79-90). Tehran: Allameh Tabatabe'i University [In Persian].
Modarresi-Qavami, G. (2010). Optimality theory: a review of its literature and mechanism. In G. Modarresi-qavami (Ed.), The Proceedings of Optimality Theory Workshop (pp. 1-9). Tehran: Linguistics Society of Iran [In Persian].
Moeini, S., & Bayani, M. (2014). The suffix evolution of “Hr” from the Indo-European to the New Persian language. Zabanpazhuhi, 6 (12), 143-158 [In Persian].
Sadeghi, A. A. (2001). The change in initial voiceless consonant clusters (historical issues of Persian). Tehran: Sokhan [In Persian].
Seddiqi-Nejad, S., & Khalifehlou, S. F. (2017). Introducing some idiosyncratic phonological features of Rūdbāri (Kerman) dialect. Journal of Letters and Languages. 20 (41), 183-204 [In Persian].
Seddiqi-Nejad, S., & Motallebi, M. (2018). A diachronic study of three idiosyncratic pair-sounds in Qaleganji variant of Rudbari (Kerman). The Journal of Persian Language and Iranian Dialects. 3 (1), 113-131[In Persian].
Taheri, E. (2010). Old Iranian hu- in Iranian Dialects. Language Studies. 1 (2), 71-86 [In Persian].
Trask, R. L. (1996). Historical linguistics. London: Arnold.
Zamani, M., & Badakhshan, E. (2015). Sonority sequance effect on phonological processes in Kurdish (Kalhori). Journal of Comparative Linguistics Research. 4 (8), 35-45 [In Persian]. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 883 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 364 |