تعداد نشریات | 25 |
تعداد شمارهها | 935 |
تعداد مقالات | 7,688 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,562,625 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 8,929,579 |
آسیب شناسی ترجمه "مای شبیه به لیس" در جزء اول و دوم قرآن کریم بر اساس نظریه کارمن گارسس | ||
زبان پژوهی | ||
مقاله 1، دوره 13، شماره 38، اردیبهشت 1400، صفحه 9-34 اصل مقاله (693 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22051/jlr.2020.26914.1726 | ||
نویسندگان | ||
علی اسودی1؛ سودابه مظفری2؛ اکرم زارع* 3 | ||
1دکترای تخصصی زبان و ادبیات عربی، استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی | ||
2دکترای تخصصی زبان و ادبیات عربی، استادیار گروه زبان و ادبیات عربی، هیأت علمی دانشگاه خوارزمی | ||
3دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه خوارزمی | ||
چکیده | ||
قرآن کریم به سبب دارا بودن آموزههای بلند آسمانی و گنجینههای فراوانِ صرفی، نحوی و بلاغیِ زبانِ عربی، همواره مورد توجه دانشمندان و عربیپژوهانِ سراسرِ جهان قرار گرفتهاست. به این ترتیب، ترجمة این کتاب ارزشمند از اهمیت ویژهای برخوردار است. از این رو، هر ساله هزاران مقاله و پایاننامه با محوریتِ ارزیابی ترجمههای قرآن کریم به نگارش در میآید تا چند و چونیِ درستی ترجمة این کتاب مقدس، آشکار شود. از میان ترجمههای فارسی قرآن کریم، همواره ترجمههای وفادارِ آن، موردِ توجه و استقبال بیشترِ خوانندگان و پژوهشگران قرار گرفتهاست؛ از جمله مترجمهایی که با وفاداری تمام، این مصحف گرانمایه را به زبان فارسی ترجمه کردهاند، میتوان افرادی همچون مکارم شیرازی (Makarem Shirazi, 2001)، مشکینی (Meshkini, 2015)، الهی قمشهای (Elahi Qomshee, 2006)، خرمشاهی (Khorramshahi, 1997) و فولادوند (Fooladvand, 1997) را نام برد. هر چند، ترجمههای آنها نسبت به متن قرآن کریم وفادار بوده، ولی همچون هر اثر ادبی دیگری- همچنانکه از شایستگیهای بسیاری بهرهمند است، ممکن است از کاستیهایی به دور نباشد. به این ترتیب، پژوهش حاضر با تکیه بر الگوی ارزیابی ترجمه ارائهشده به وسیلة کارمن گارسس (Garces, 1994) و بر مبنای سطح دوم این نظریه (سطح صرفی و نحوی) ترجمههای این مترجمها را در حوزة «مای شبیه به لیس» مورد پژوهش و ارزیابی قرار دادهاست. پس از بررسی، این یافته به دست آمد که مهمترین عامل در ضعف ترجمههای موردِ اشاره در این حوزه، معادلیابی نکردنِ درست در زبان مقصد و نادیده گرفتن بیپردهگوییهای خداوند در این کتاب ارزشمند (قبض نحوی) بودهاست. | ||
کلیدواژهها | ||
نظریه کارمن گارسس؛ بحث ما مشبهه بلیس؛ ترجمههای مکارم شیرازی؛ مشکینی؛ الهی قمشهای؛ خرمشاهی و فولادوند | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Recognizing translation difficulties of (Ma) similar to (laisa) in the first and second parts of the Holy Qur’an (Based on the theory of Carmen Grosses) | ||
نویسندگان [English] | ||
Ali Aswadi1؛ Soodabe Mozafari2؛ Akram Zare3 | ||
1PhD, Arabic Language and Literature, Assistant professor of Arabic Language and Literature, Faculty member of Kharazmi University, Tehran, Iran | ||
2PhD, Arabic Language and Literature, Assistant professor of Arabic Language and Literature, Faculty member of Kharazmi University, Tehran, Iran | ||
3MA student of Arabic Language and Literature, Kharazmi University, Tehran, Iran | ||
چکیده [English] | ||
The urge to translate books and other sources of knowledge, as harbors (providers) of experience and skill, to different languages and cultures is presumably as old as the history of writing. An accurate and comprehensive understanding of a book under translation is of paramount significance for translators as any lack of understanding or misunderstanding potentially distorts the real and intended meaning of the selected book. Needless to mention, a translator should possess a comprehensive command of ideas and concepts articulated in a text. The flourishing of translation industry, accompanied by the flood of translated books, within the last decades gave birth to the emergence and development of various translation theories which provide critical criteria to evaluate translated items. Translation criticism soon asserted itself among other branches of academic studies. Prominent scholars like Antoine Berman, Herbert Paul Grice, Carmen Garcés, Basil Hatim, and Juliane House, among others, have propounded diverse aspects of translation criticism. The translation of scriptures (holy texts) is one of the domains which necessitates understanding and accuracy as million people around the world base their beliefs on the them. Thereby, the translation of these texts should be performed with outmost vigilance. The Holy Quran, the religious book of Muslims, embodies sacred concepts that are expressed through morphological, syntactic and rhetorical structures of Arabic language. It is not surprising, therefore, that numerous translators from around the world have assigned themselves the task of translating the Holy Quran to different languages. Such an undertaking, however, has witnessed a number of challenges as, for example, theologians and scholars, including Al-Zamakhshari and Al-Suyuti take the translatability of the Holy Quran with serious doubts. Despite challenges and obstacles, this holy book has been translated to many languages. The critical assessment of the quality and features of different translated versions of the Holy Quran constitutes the main bulk of papers and dissertation written in this field. The faithful translation of the Holy Quran into Persian, among other available types, has received a considerable deal of attention as scholars/translators like Makarem Shirazi, Meshkini, Elahi Ghomshei, Khoramshahi, and Fooladvand have attempted to provide a faithful rendition of this holy text. Like many translated literary and non-literary books, these translations potentially exude advantages and disadvantages. Carmen Garcés’s theory has widely been utilized to critically assess the translation of literary texts. This work, accordingly, draws on Garcés’s theory, with a particular attention to the second level of his model (syntactic-lexical axis), to examine the translation of “MA as negative maker” in the first and second chapters of the Holy Quran. This study follows two goals: to pinpoint some of the important challenges in this field and to propose some suggestions for handling these challenges. Adopting an analytical-descriptive approach, this study draws on Garcés’s(1994) framework which is divided into four distinct levels: semantic-lexical; syntactic-morphology; discourse-applied; and stylistic-scientific. In addition, some other branches of translation criticisms dealing the with quality and legibility of translation are consulted. At the second level of Garcés’s framework, which constitutes the focal point of this study, four types of translation are proposed: literal translation, syntactic reduction, syntactic expansion, and syntactic changes (modification in form) in sentences. Based on the critical observations made in this study, it is safe to conclude that Makarem Shirazi and Meshkini are more successful than their peer translators in providing a faithful translation of the Holy Quran. Likewise, none of the translators has confined his translation of the Holy Quran to “literal” translation, which Garcés discredits. Finally, the most important shortcoming in this field concerns the lack of a concerted effort to identify exact equivalents in the target language (Persian), which would lead to overlooking of religious concepts and commands reiterated in the Holy Quran. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Carmen Garcés theory, “MA as negative maker”, The Holy Quran translation by Makarem Shirazi, The Holy Quran translation by Meshkini, The Holy Quran translation by Elahi Ghomshei, The Holy Quran translation by Khoramshahi, The Holy Quran translation by Fooladvand | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
مراجع | ||
ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن (1417)، شرح ابن عقیل علی ألفیة ابن مالک. چ 1. طهران: موسسه الصادق. ابن یعیش الموصلی، موفق الدین أبوعطاء (1422). شرح ابن یعیش علی المفصّل للزمخشری. چ 1. بیروت: دار الکتب العلمیة. اسودی، علی و خدیجه احمدی بیغش (1398) « ارزیابی حسن تعابیر قرآنی در برخی از ترجمه های فارسی بر اساس مدل کارمن گارسس». زبانپژوهی. سال 12. شمارة 34. صص 27-46. امرایی، محمد (1397). «حسن نقد و ارزیابی کیفیت ترجمه قرآن آیت الله یزدی بر اساس نظریه گارسس (1994م) (مطالعه موردی: سوره بقره)». مطالعات ترجمة قرآن و حدیث. دورة 5. شمارة 10. صص 1-46. انصاری، ابن هشام (1410). مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب. چ 1. تهران: انتشارات موسسه الصادق. برجستراسر، گودلف (1414). التطور النحوی. مصر: مکتبة الخانجی. التفتازانی، سعد الدین (1395). مختصر المعانی. ترجمة حسن عرفان (کرانهها). چ 9. قم: هجرت. السامرایی، فاضل صالح (1434). معانی النحو. چ 1. بیروت: مؤسسة التاریخ العربی للطباعة و النشر و التوزیع. سیاحی، صادق، محمود آبدانان مهدیزاده، محمود شکیب انصاری و معصومه تراوش (1395). « اسلوب تصریح و تبیین در ترجمه قرآن (بررسی نمونهای ترجمه فیض الاسلام)». پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی. سال 6. شماره 14. صص 41-60. شیرخانی، محمدرضا و ناصر چعباوی (1393). «بررسی تطبیقی فعل مقاربه «کاد/ یکاد» از دیدگاه زبانشناسی». مطالعات ترجمه قرآن و حدیث. دورة ۱. شماره ۱. صص ۶۹-۸۴. صلح جو، علی (1376). بحثی در مبانی ترجمه (مجموعه مقالات درباره ترجمه زیر نظر نصرالله پور جوادی). چ 4. تهران: مرکز نشر. طباطبائی، محمد حسین (1378). تفسیر المیزان. ترجمة محمد باقر موسوی همدانی. چ 9. قم: جامعة مدرسین حوزة علمیة قم (دفتر انتشارات اسلامی). فرهادی، پروین (1392). بررسی، نقد و ارزیابی ترجمه متون عربی ( مطالعه نمونه ای: نقد و ارزیابی آثار ترجمه شده غسان کنفانی در سه بخش قصص، روایات و مسرحیات). پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران. قرآن کریم (1376). ترجمة بهاءالدین خرمشاهی. تهران: نیلوفر. قرآن کریم (1376). ترجمة محمدمهدى فولادوند. تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی قرآن کریم (1385). ترجمة مهدی الهی قمشهای. تهران: جمهوری. قرآن کریم (1394). ترجمه علی مشکینی. تهران: مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران. قرآن کریم. (1380). ترجمة ناصر مکارم شیرازی. تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی نصیری، حافظ (1390). روش ارزیابی و سنجش کیفی متون ترجمه شده از عربی به فارسی. چ 1. تهران: سمت. نیو مارک، بیتر (2006)، الجامع فی الترجمة. ترجمة حسن غزالة. بیروت: دار و مکتبة الهلال.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 883 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 470 |